تبیان، دستیار زندگی

مال در قانون به چه معناست؟

اموال و مالکیت، نخستین کتاب قانون مدنی است، اشیای مختلفی که در اطراف ما وجود دارند مال اشخاص حقیقی و حقوقی متعددی هستند، ما من، مال تو، مال ما، مال دولت و... اما به واقع وقتی به این اشیا «مال» می‌گوییم منظورمان دقیقا چه چیزهایی است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مال
به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری تسنیم، هریک از ما اشیای گوناگونی از قبیل زمین، خانه، ماشین، پول، لباس، غذا، کفش، وسایل خانه و... در اختیار داریم که می‌گوییم اینها مال ماست.

در کنار این اشیا چیزهای دیگری نیز وجود دارند که ماهیت آنها غیرمادی است و نمی‌توان به آنها شیئ گفت، اما از آنها هم به عنوان اموال خودمان نام می‌بریم، چیزهایی از قبیل سهام، پروانه بهره‌برداری، حق سرقفلی، مطالباتمان از دیگران و ... .

پس اموال ما در تقسیمی کلی به دودسته «مادی» و «غیرمادی یا اعتباری» قابل تقسیم‌اند.

اغلب فقها و حقوقدانان بر این باورند که مال را نمی‌توان تعریف کرد و مصادیق آن را عرف تعیین می‌کند، به بیان روشن‌تر یعنی اینکه باید دید مردم به چه چیزهای مال می‌گویند.

مصادیقی که تاکنون عرف برای اموال تعیین کرده است دارای ویژگی‌های مشترکی هستند و شاید این عبارت که فلان چیز «مالی نیست» بر همین اساس توسط مردم استفاده می‌شود.

نخستین ویژگی برای اموال این است که افراد آنها را به خود اختصاص می‌دهند و آن را تملک می‌کنند، پس نخستین نشانه مال می‌تواند قابلیت اختصاص یافتن به افراد باشد. مانند خانه‌ای که برای من است و اتومبیلی که برای توست.

اما چرا افراد چیزهایی را به تملک خود در می‌آورند و آن را تبدیل به مال می‌کنند؟ شاید عمده‌ترین علت آن این باشد که آن چیزها نیازی از نیازهای جسمی و روحی افراد را برطرف می‌کنند و در این زمینه مفیدند. پس مفید بودن هرچیزی برای زندگی مادی و معنوی انسان آن را در عرف تبدیل به مال خواهد کرد.

از آنجا که انسان‌ها به تنهایی توان تأمین تمام نیازهای خود را ندارند برای رفع آنها دست به داد و ستد بایکدیگر می‌زنند و به این ترتیب اشیایی که در اختیارشان است ارزش اقتصادی پیدا می‌کند و با پول ارزیابی می‌شود. پس می‌توان گفت مبادله شدن و دارا بودن ارزش اقتصادی یکی دیگر از ملاک‌های مالیت است. بر همین مبنا به چیزی که رایگان باشد به سختی می‌توان مال گفت.

تأمین نیازهای متعدد زندگی همچنین انسان‌ها را بر آن می‌دارد که آن دسته از نیازمندی‌های «کمیاب» را ذخیره‌کنند تا کمبود آنها زندگی بشر را دچار مشکل نکند. پس کمیابی و ذخیره‌شدن از دیگر ملاک‌های مال خواهد بود و بر همین مبنا می‌توان گفت چیزی که فراوان باشد در دسته اموال قرار نمی‌گیرد.

به این ترتیب می‌توان گفت، مردم به چیزی مال می‌گویند که برای رفع نیازهای گوناگون خود خواهان آنها هستند، آنها را خرید و فروش و ذخیره می‌کنند و به تملک خود در می‌آورند.

بر همین اساس مال بودن با طبیعت برخی اشیا ناسازگار است مانند هوا، آفتاب، باران و آب دریا و رودخانه که مورد استفاده همه مردم به طریق اشاعه است.

در اسلام نیز برای مالیت هر چیزی یک شرط اساسی وجود دارد که در صورت فقدان آن سایر ویژگی‌های مال سبب مالیت هیچ چیزی نمی‌شود و آن عبارت است از «مشروع و عقلایی بودن منافع»

بر مبنای این شرط چیزهایی مانند مشروبات الکلی، مواد مخدر، سگ‌های زینتی و ... هر چند که برخی از مردم متقاضی آنها هستند و بابتش پول پرداخت می‌کنند اما به علت فقدان منافع مشروع و عقلایی در دایره اموال قرار نمی‌گیرند.

دانستیم که مصادیق مال را عرف تعیین می‌کند، بر این اساس مردم متناسب با نیازمندی‌های خود در هر دوره‌ای مصادیق را حذف و اضافه خواهند کرد و ممکن است مثلاً چیزی که در گذشته بر اثر فراوانی مال محسوب نمی‌شده، امروز بر اثر کمبود و رقابتی که برای دست یافتن به آن به وجود می‌آید در دایره اموال درآید و بالعکس چیزی که در گذشته مال محسوب می‌شده از این دایره خارج شود و یا حداقل ارزش اقتصادی آن به حداقل برسد.

همچنین تحولات علم و تکنولوژی و فواید کثیر محصولات آن برای عموم مردم، ایده‌ها و فکرهای محققان، مخترعان و کاشفان علوم را تبدیل به مالی ارزشمند کرده و نظام حقوقی مالکیت فکری را پدید آورده است. 
منبع: تسنیم